لطیفه | ||||||||||||||||||||||
دیشب زﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻣﯿﮕﻢ ﮐﺪﻭﻡ ﮔﻮﺭﯼ ﺗﻮﻟﻪ ﺳﮓ؟ . . . . . . . . ﯾﻬﻮ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻩ ﺳﮕﻢ ! ﺗﻮﻟﻪ ﺳﮓ ﺍﺯ ﺣﻤﻮﻡ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺩ ﻣﯿﮕﻢ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﻪ !!!! ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺑﻮﺩ.... حال کردم...😂😂😂😂
[ شنبه 23 شهریور 1398 ] [ 8:55 ] [ محمدرضا مجیدی ]
تو تلگرام یه متن خیلی زیبا در مورد پدر گذاشته بودن که واقعا تحت تأثیر قرار گرفتم اخر جمله نوشته بود همین الان برین دست پدرتونو ببوسین فردا شاید دیر باشه
ساعت سه شب رفتم در اتاق رو زدم بابام گفت کیه گفتم منم اومدم دستتونو ببوسم فرداش به زور منو برد تست اعتیاد بدم 😂😂😂😂😂
[ شنبه 23 شهریور 1398 ] [ 8:45 ] [ محمدرضا مجیدی ]
ﭘﺴﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ سربازی ﻭﺳﻂ ﺑﯿﺎﺑﻮﻧﺎﯼ ﺑﻨﺪﺭ ﻋﺒﺎﺱ , ﺧﯿﺲ ﻋﺮﻕ ,
ﺳﺮ ﺩﮐﻞ ﻫﺎﯼ ﻧﻔﺘﯽ , ﺗﺎ ﺯﺍﻧﻮ ﺗﻮ ﮔﺎﺯﻭﺋﯿﻞ !
.ﻧﺎﻣﺰﺩﺵ ﺑﺮﺍﺵ sms ﺯﺩﻩ : ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻗﻬﻠﻢ چلا ﺩﯾﺸﺐ ﺑﻮﺱ نفلستادي؟😐😂
[ شنبه 23 شهریور 1398 ] [ 8:45 ] [ محمدرضا مجیدی ]
تو ایستگاه اتوبوس کنار یه دختره بودم بهش گفتم ببخشید خانوم
گفت: دردو ببخشید ، زهرمارو ببخشید آدم نباید ازدست شما پسرا آرامش داشته باشه😕 منم هیچی نگفتم
وقتی بلند شد بره با مخ اومد تو زمین خدا شاهده فقط می خواستم بگم بند کفشش بازه😐😂
[ شنبه 23 شهریور 1398 ] [ 8:45 ] [ محمدرضا مجیدی ]
یادش بخیر....
استاد سر کلاس میپرسید همه فهمیدن؟ کسی سوال نداره؟
من نفهمیده بودم ولی چون حتی نمیدونستم چیو نفهمیدم سوالم نمیتونستم بپرسم😅😬😂
[ شنبه 23 شهریور 1398 ] [ 8:45 ] [ محمدرضا مجیدی ]
|
||||||||||||||||||||||
[ طراحي : رزتمپ ] [ Weblog Themes By : rozblog.com] |